مقدّمه
بیتردید، گویشها میراث فرهنگی و هویّت قومی و گنجینه هایی سرشار از تاریخ، فرهنگ و ادب هر جامعهی بشری است و پرداختن به این گونهی زبانی یکی از وظایف مهمّ هر گویشور ایرانی است. با گسترش وسایل ارتباط جمعی و نفوذ گویشها و زبانهای دیگر و نیز رشد صنعت و تکنولوژی، شهرزدگی در میان گویشوران شکل میگیرد و این موجب از دست رفتن گویشها و به تدریج نابودی و انقــراض آنها میشود. با نابودی یک گویش بسیاری از آداب و رسوم و باورهای اجتماعی ، دستور زبان و رفتـارهای زبانـی و سنّتهای جاری آن نیز به باد فراموشی سپرده خواهد شد .
پژوهشها نشان میدهد که حدود نیمی از زبان زندهی موجود در جهان تا سال 2100 به کلّی نابود خواهند شد[1]. و این یک هشدار و زنگ خطری است برای کسانی که دغدغهی آنان حفظ و نگهداری میراث گرانبهای پیشینیان است.
از جمله تهدیداتی که گویش تاتی اشتهاردی را متوجّه خود میسازد و آن را در معرض خطر انحطاط و نابودی قرار میدهد، میتوان به موارد زیر اشاره کرد :
- گسترش وسایل ارتباط جمعی .
- رشد صنعت و تکنولوژی و وجود شهرکهای صنعتی در منطقه .
- عدم الگوی نوشتاری مناسب و برخوردار نبودن این گویش از ادبیّات ویژه .
- مهاجرت گسترده گویشوران به شهرها .
- ورود بیرویّهی گویشها و زبانهای مختلف به منطقه .
- عدم علاقه و کاربرد این گویش توسط نسل جدید .
حفظ و صیانت گویشها، کوششی است جهت پاسداری از میراث ارزشمند قومی، فرهنگی و ادبی کشور که شایسته است دستاندرکاران وادی این امر در جهت نشر وترویج آن تلاش خود را مضاعف دارند تا این میراث گرانبهای پیشینیان، از گزند باد و بارانِ حوادث مصون بماند .
برای حفظ و نگهداری این میراث ارزشمند بهجا مانده از گذشتگان، میتوان فراینـد « مسـتندسازی زبانها[2] » را به کار برد. با این روش میتوان رفتارهای زبانی و گویشی، دستور زبان، ادبیّات شـفاهی، باورها و داستانها، عقاید و رسـوم، افسـانههای عامیـانه، ترانههای محلّی و … را به شکل وسـیع و همهجانبه ثبت و ضبط کرد و در نهایت آن را منتشر ساخت .
از اینرو مطالعهی گویشها و حفظ و نگهداری آنها از اهمّیت ویژهای برخوردار است چـراکه، این گویشها پر است از واژگان و صورتهای صرفی و نحوی کهن فارسی که سیر تحوّل زبان فارسی را روشنتر بیان میکنند و با نابودی و انقراض آنها بسیاری از عقاید، رسوم و باورها نیز به باد فراموشی سپرده خواهند شــد. « زبانشناسـان معتقدند مطالعهی گویشها به مطـالعهی تاریخ زبان فارســی مدد میرسـاند و میتوان آنها را حلقههای واسطی میان فارسی دری و فارسی بعد از اسلام یا فارسی میـانه و زبانهای قدیم دانسـت.[3] »
این مقال کوششی است در جهت توصیف و تحلیل ساختار واژگان در گویش تاتی اشتهاردی تا در این رهگذر برخی از ویژگیهای نظام آوایی، معنایی و دستوری این گویش که میراث گرانبهای نیاکان ماست باز نموده شود .
از اینرو این حقیر بیبضاعت، از صمیمِ جان بدین خدمت، دامن همّت به میان بست که درحدّ میسور و مقدار مقدور، نسبت به حفظ و صیانت این میراث گرانبها همّت گمارد و قلم جسارت پیش نهد و بدین مهم قیام نماید؛ هرچند « کوچـهی قلم تنگ است [4]» و پای اندیشه لنگ؛ با این همه، « ما لایُدرَک کُلُّه لایُترَک کُلُه.[5] »
آب دریا را اگر نتوان کشید هم به قدر تشنگی باید چشید[6]
- محمودی بختیاری ، 1389 : 92
- مسـتندسـازی زبان بنا به تعریف هیمل من عبارت است از : « ثبت و ضبط وسـیع و همه جانبه رفتـارهای زبانی یک جامعه زبانی مشـخّص . » ( محمودی بختیاری ، 1389 : 94 ) برای توضیحات بیشتر نگاه کنید به مقالهی مسـتندسازی و بررســـی گویشهای ایرانی با عنوان میراث فرهنگی اثر بهروز محمودی بختیاری .
- صادقی ، 1382 : 12
- 2. اگر سخن به رقم دیر میرسد صائب گناه ما چه بُوَد ، کوچهی قلم تنگ است ( صائب تبریزی ، 1371 : 251 )
- پیامبر اکرم (ص) : آنچه را کاملبه دست نمی آید ، نباید به تمامی وانهاد .( ابن ابی جمهور احسایی ، 1361 : ج4/58 ) حضرت علی (ع) : « المیسور لا یسقط بالمعسور؛ انجام مقداری از تکلیف، که از دست مکلّف بر میآید، به علت دشوار یا غیر مقدور بودنِ انجام کامل آن، ساقط نمیشود .
- مولوی ، 1393 : 1050
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.