تقدیر و تشکر
گنجینه عبارات جیمران، مجموعهای از سیصد و شصت و پنج نکته گردآوری شده از دستنویسهای شخصی، سمینارها و کتابهای جیمران است، که منعکس کننده سی سال تجربه وی در تجارت و طرح عقایدی است، که بر زندگی عموم مردم تأثیرگذار میباشد.
پیام جیمران تاکنون به نظر بیش از سه میلیون نفر رسیده است. امیدوارم ضمن آنکه، از این گنجینه نظریات و الهامات متحول کننده زندگی، لذت فوقالعادهای میبرید، سخنان وی بر شما، خانواده، دوستان و همکارانتان تأثیر بسزایی بگذارد.
این کتاب حاوی سه دهه نظریات گردآوری شده است، که در حال حاضر معرف نگرش شخصی من هستند. سپاسگزاری از تمامی افرادی که زندگی، افکار و سخنانشان بر من اثر گذاشته است، امری دشوار است؛ اما تأثیر برخی از آنان چنان عمیق بوده که وظیفه دارم از یاری آنان، به عنوان دوستان، همکاران تجاری و یا به صورت انفرادی قدردانی نمایم.
اولین و بزرگترین قدردانیام را نثار با ارزشترین میراث خودم، یعنی پدر و مادرم میکنم. همچنین، همواره قدردان آقای ارل شواف هستم، که برای نخستین بار مرا با این تفکر غیرمتعارف، که میتوانم فردی بهتر از آنچه که اکنون هستم باشم، آشنا کرد.
از مردان و زنانی که تفکر مرا تحت تأثیر قرار دادند، از آنان که سخنانشان قوه تخیل مرا برانگیخت و آنان که با یاری یکدیگر، در برخی از فرصتها با اهدافی مشترک کوشیدیم تا بر زندگی دیگران تأثیرگذار باشیم، تشکر میکنم.
در میان آنان باید از ارل نایتیگل فقید، دکتر دنیس ویتلی / رنگ زیگلار / برایان تریسی / دکتر رابرت شولر / دکتر نورمن ویسنت پیل فقید / تام هاپکینز / آنتونی رابینز / دانیل کندی / تونی آلساندرا و دیگران نام ببرم، که نوشتههایشان دنیای جدیدی از دیدگاهها، بخصوص، حقایق بنیادین موجود در انجیل را آشکار کرد.
در هر اقدام مثبت، فرد به وجود افراد شایسته نیازمند است. از کایل و هایدی ویلسون سپاسگزارم که پنج سال تمام پیش از آنکه هایدی مادر شود و کل مسئولیتهای روزانه انتشارات بینالمللی جیمران را به کایل واگذار کند، مشوق من بودند. همچنین، از استیو فلمینگ / داناوان اینگرسول / لی کرونی / میمی گابریل / هانا فاسل من / هیلاری اورپک/ و تمامی همکاران در انتشارات بینالمللی جیمران به سبب کار فوقالعادهای که انجام دادند، سپاسگزارم.
از جمله، قدرشناسی خود را نثار تمامی دوستانم در شرکت نایتینگل- کونانت، همچنین، ویک کونانت / کوین مک نیلی / مایک ویل باند و رابرت شتابرگ میکنم، که در تولید و پخش برنامههای کاستهای شنیداری مرا یاری دادند.
همچنین، تشکر خالصانهام را نثار ران رینولدز و کاترین شنیل میکنم. آنان نقش با ارزشی را در تحقیق و گسترش محصول عهدهدار بودند.
و البته از دو دخترم و خانوادههایشان، که مدام برای پیگیری آنچه که بیش از هر چیز به آن معتقدم دلایلی ارائه میدادند، و همچنین، تشویقها و انگیزههایشان که سبب پایداری من برای یافتن راههای تازهای جهت ابراز حقایق کهن شد، تشکر میکنم.
جیمران
سخن مترجم
امانوئل جیمز (جیم) ران متولد هفده سپتامبر 1930 نویسنده / کارآفرین و سخنران انگیزشی آمریکایی، تنها فرزند یک مزرعهدار فقیر اهل ایالت آیداهو بود، که پس از اولین سال کالج، مدرسه را ترک گفت و با سمت کارمند انبار در فروشگاه سیرز مشغول بکار شد.
در همین ایام دوستی از او دعوت به عمل آورد تا در سخنرانی کارآفرین مشهور جان ارل شواف شرکت کند. در همین زمان (سال 1955) توانست با سمت توزیع کننده در بخش فروش مستقیم ابوندا ویتای شواف مشغول بکار شود. در سال 1967 سمت خود را در این شرکت ترک کرد و به شرکت نوتری- بایو پیوست.
در این زمان بنیانگذاران شرکت از جمله شواف شروع به آموزش وی کردند. پس از اتمام این دوره آموزشی بود که ران بزرگترین سازمان این شرکت را بوجود آورد.
در سال 1960، وقتی نوتری بایو در کانادا هم گسترش یافت، شواف و بقیه بنیانگذاران وی را به سمت معاون سازمان برگزیدند.
هنگامی که نوتری بایو در اوایل دهه 60 تعطیل شد، ران به عنوان یک سخنران در روتری کلاب دعوت به کار شد.
وی کار را قبول کرد و دیری نپایید که به سبب سخنرانی پرشور و مؤثرش دیگران نیز برای سخنرانیهای گوناگون در موقعیتهای مختلف از وی دعوت کردند تا سخنرانی کند.
در سال 1963، اولین سخنرانی عمومیاش را در هتل بورلی هیلز ارائه داد و پس از آن سخنرانیهایی در سراسر کشور برگزار کرد و به دیگران در مورد زندگی و شیوه فردیاش برای دستیابی به موفقیت صحبت کرد.
وی در طول زندگی به جمعی از مشهورترین نویسندگان و سخنرانان آموزش داد و تأثیر شگرفی بر کار و زندگی این افراد گذاشت.
نیز در سال 1985، برنده جایزه ملی سخنرانان شد و توانست هفت اثر نوشتاری، صوتی و ویدیویی در این زمینه از خود بر جای بگذارد.
برای مدتی بیش از سی سال او تمرکز خود را بر آن دسته از اصول رفتاری انسان قرار داد که بر عملکرد فردی و کاری افراد بیشترین تأثیر را میگذارند.
جیم، نوعی معیار برای مقایسه بین افرادی است که در جستجوی آموزش و ترغیب دیگران هستند. وی دارای توانایی منحصر بفردی برای ایجاد بصیرتی فوقالعاده نسبت به اصول و وقایع عادی بود و آمیزه سبک و جوهر وجودیاش قوه تخیل آنانی را که سخنانش را میشنوند یا کلماتش را میخوانند به تسخیر خود در میآورد.
جیم ران پیام خود را با بیش از پنج هزار شنونده و سه میلیون نفر از مردم در میان گذاشت و سمینارها و کارگاههای آموزشی خود را در سراسر اروپا، آسیا، استرالیا و آفریقا و همچنان در بیشتر شهرهای اصلی آمریکایی شمالی برگزار کرد.
وی همچنان که عضو انجمن ملی سخنرانان بود در سال 1985 بواسطه اجرای بینظیر و کار حرفهای در سخنرانی برنده جایزه CPAE (جایزه اتحادیه ملی سخنرانان امریکا برای عالیترین سخنرانی) شد.
در ادامه راهش ثروت و شهرت خود را با سرپرستی چندین پروژه تجاری پایهگذاری کرد و مهارتهای خلاقانه خویش را بر بنیاد بینالمللی جیمران متمرکز نمود که شرکت زنجیرهای گستردهای است و به بازاریابی جهانی، رشد فردی، رهبری و سمینارهای مبتنی بر فروش و برنامههای آموزشی میپردازد.
کتاب فوق، اثری خارقالعاده شامل مجموعهای از 365 عبارت است که از دست نوشتههای شخصی/ سمینارها وکتابهای او گرداوری شده است.
این عبارات، بیانگر سی و هفت سال تجربه شخصی وی درامر تجارت و در میان گذاشتن این تجارب با دیگران و در نتیجه تأثیرگذاری بی تردید او بر روش زندگی و کار دیگران است.
- بخشی از تفکر بیبدیل او در رابطه با شکست و موفقیت چنین است:
از نظر ما، فعاليتهاي روزمره ظاهراً اهميت چنداني ندارند.
ظاهراً يك اشتباه كوچك، يك تصميم بد، هدر رفتن يك ساعت از عمر، اثر فوري و قابل اندازهگيرياي در زندگي ما ندارد. ما غالباً از نتايج اعمال خود فرار ميكنيم.
اگر خود را به زحمت نينداخته و در سه ماه گذشته حتي يك كتاب هم نخوانده باشيم، ظاهراً اين كمبود اثري بر زندگي ما نميگذارد. و چون اتفاق مهمي نيفتاده است پس اين خطاي تصميمگيري را براي سه ماه بعد و سه ماه بعد از آن و به همين ترتيب تكرار ميكنيم. ولي چرا؟
زيرا ظاهراً اهميتي ندارد. و خطر بزرگ در همينجا نهفته است. از كتاب نخواندن بدتر اين است كه حتي متوجه هم نشويم كه كتاب نخواندن چه تأثيرات منفياي دارد.
آنهايي كه زياد غذاهاي ناسالم ميخورند، در آينده دچار بيماري ميشوند ولي در عين حال در لحظهي خوردن، لذت ميبرند و به شرايط آيندهي خود اهميتي نميدهند. از نظر آنها مهم نيست. آنهايي كه زياد سيگار ميكشند يا زياد مشروبات الكلي مينوشند، خطاي تصميمگيري خود را سالها و سالها و سالها تكرار ميكنند. زيرا به نظرشان مهم نيست.
ولي ندامت و پشيماني اين تصميمگيريهاي خطا، هميشه در آينده بروز ميكند. به ندرت پيش ميآيد كه نتايج، بلافاصله خود را نشان دهند؛ در عوض روي هم انباشته می شوند.
خطرناكترين خصلت شكست، موذيگري و ظرافت آن است.
در واقع گاهي انباشت تصميمهاي خطا، در دوران شادي و وفور نعمت در زندگي ما رخ ميدهند. چون اتفاق وحشتناكي براي ما نيفتاده است، چون پيامدهاي فورياي نظر ما را به خود جلب نميكنند، روزها را يكي پس از ديگري از سر ميگذرانيم و خطاهاي خود را تكرار ميكنيم.
آسمان ديروز بر سر ما خراب نشد، پس اين عمل، خطري ندارد. چون پيامدهاي قابل اندازهگيري اتفاق نيفتاده است، پس احتمالاً تكرار آن اعمال، خطري در پي ندارد.
اگر همان روز اول كه تصميم اشتباهي ميگيريم، آسمان بر سرمان خراب شود، بيشك تصميماتي اتخاذ ميكنيم كه خطايمان تكرار نشود .
به همين دليل است كه بايد حكمت و فلسفهي خود را بهينه كنيم تا تصميمات بهتري بگيريم.
با داشتن فلسفه و حكمتي قوي كه گامهاي ما را راهنمايي ميكند، از تصميمهاي نادرست خود بيشتر آگاه ميشويم و ميفهميم كه هر خطايي در زندگي ما مؤثر است و بايد به آن اهميت دهيم.
موفقيت و شكست هر دو عواقبي دارند، مانند پاداشهاي محتوم يا ندامتهاي گريزناپذيرِ حاصل از فعاليتهاي گذشته.
اگر چنين است پس چرا مردم در بارهي آيندهي خود نميانديشند و تأمل نميكنند؟ پاسخ اين سوال، ساده است. آنها در زمان حال، گير افتادهاند و آينده برايشان اهميتي ندارد.
ولي چه ميشد، اگر دستورالعمل جديدي ايجاد ميكرديم و روزي چند لحظه به آينده و پايان راه، نظري ميانداختيم؟ در اين صورت ميتوانستيم نتايج رفتارهاي امروز خود را پيشبيني كنيم.
در واقع بايد خود را ملزم به رعايت دستورالعملهايي بكنيم كه باعث شود آينده را ببينيم و با اين كار بتوانيم طرز تفكر خود را تغيير دهيم، خطاهاي خود را اصلاح نموده و عادتهاي جديدي در خود ايجاد و جايگزين عادتهاي غلط گذشته كنيم.
يكي از جنبههاي مهيج فرمول موفقيت، یعنی انجام هر روزهي چند دستورالعمل ساده، اين است كه نتايج مثبت آنها تقريباً بلافاصله بروز ميكنند.
وقتي كه رژيم غذايي خود را تغيير ميدهيم، ميزان تندرستي و سلامت ما فقط در طي چند هفته بهبود مييابد. زماني كه شروع به ورزش ميكنيم، تقريباً، بلافاصله احساس شادابي و نشاط به ما دست ميدهد. وقتي كه شروع به خواندن مطالب مفيد ميكنيم، رشدِ آگاهي و سطح جديدي از اعتماد به نفس را تجربه مينماييم. هر دستورالعملي كه روزانه انجام دهيم، نتايج هيجانبرانگيزي خواهد داشت كه باعث ميشود انضباط و دستورالعملهاي جديدتري براي خود ايجاد كنيم.
جادوي دستورالعملهاي جديد اين است كه باعث ميشوند طرز تفكر خود را بهبود ببخشيم.
اگر همين امروز دست به كار شويم و سختتر بكوشيم و به هر روشي، تلاش آگاهانه و مداوم براي تبديل خطاهاي كوچك و مرگبار به دستورالعملهاي سازنده و پرفايده داشته باشيم، ديگر هرگز به فقط زنده بودن بسنده نخواهيم كرد؛ زيرا مزهي شيرين اصل زندگي را چشيدهايم.
سخن نویسنده
وقتی گروه انتشارات WRS از من درخواست کرد تا در مورد برترین سخنرانانی که تا به حال در موردشان شنیدهام کلامی بنویسم، جیمران اولین سخنرانی بود که به ذهنم خطور کرد.
پیام او نه تنها ارزش بسیاری در زندگی فردی و شغلیام داشته است، بلکه هزاران سخنرانی که با آنان از طریق اداره بینالمللی والترز آشنا شدهام در مورد اثر تشویق آمیز سخنان او با من هم عقیده هستند.
هنگام نوشتن این کتاب، از هر سخنرانی که پرسیدم «کدام سخنران بیش از هر فرد دیگر بارقه خلاقیت و موفقیت را در زندگی آنان افروخته است؟» بسیاری از آنان پاسخ دادند: «دوتی، این فرد جیمران است.»
اولین باری که سخنرانی جیم را شنیدم، هنگام آمادهسازی یک کار تبلیغاتی برای کمک به همسرم بودم. به سبب رکود اقتصادی آن دوره، در حال از دست دادن منزل و یک خشکشویی کوچک بودیم. ایده من شامل نوشتن یک ستون تبلیغاتی، مانند آنچه در دبیرستان انجام داده بودم، میشد. بنابراین، در حالی که دو نوزادم را با یک کالسکه اسقاطی کهنه، که چرخش مرتب از جا در میرفت، با پای پیاده به جلو میراندم. در جادههای روستایی بالدوین پارک کالیفرنیا، که یک شهر کوچک مرکز پرورش طیور بود و هیچ پیادهرویی هم نداشت، به راه افتادم.
راه رفتن با نوزادانم دشوار بود؛ اما از آن سختتر نکوهش خانواده، دوستان و همسایگانی بود که مرتباً این سخنان را در گوشم تکرار میکردند: «فکر میکنی کی هستی؟ تو نمیتونی موفق بشی تو حتی کالج هم نرفتی!» در همان زمان، یکی از دوستانم از من دعوت کرد همراه او برای شنیدن سخنرانی ران بروم. ما در میزهای ده نفره با بقیه مردم نشسته بودیم و مجاور من خانم میانسالی نشسته بود، که به نظر میرسید از رفتار شرورانه پسر نوجوانش آزرده خاطر است. اگر در زندگی شما نوجوانی وجود داشته باشد، میدانید اگر او را برای رفتن به جایی که تمایل به رفتنش را ندارد مجبور کنید، چه رفتاری میتواند از خود بروز دهد.
پسر در درون صندلی به حدی پایین رفته بود که گردنش عقب صندلی را لمس میکرد. پاهای بلندش، که از قوزک روی هم انداخته بود، آنقدر کشیده شده بود، که هیچ کس نمیتوانست بدون لگد کردن پای او یا سکندری خوردن از کنار میزما بگذرد. علاوه بر آن، ضمن این که دست به سینه نشسته بود، لب پایینش را با حالتی ستیزه جویانه بیرون داده بود.
آنگاه جیمران صحبتش را آغاز کرد. صدایش حالتی نرم، بزله گو و دلنشین داشت و در عین حال مصمم و محکم بود و سخنانش پر از داستانهای فراموش نشدنی بود. داستانهایی در مورد موضوعاتی سادهای مثل زندگی مورچهها، که چگونه هرگز دست از تلاش بر نمیدارند، را بیان کرد. او توضیح داد که در بدو امر شما باید تلاش کنید، زیرا خداوند میگوید: «از تو حرکت و از من برکت» و یا «تا بذر نپاشی درو نمیکنی» و یا اینکه «تا خودت را عوض نکنی همیشه آنچه که هستی باقی خواهی ماند».
سخنان او، صدای سرزنش افراد بدبین اطرافم را، که مثل ریگ داخل کفش آزار دهنده بود، به یکباره در گوشم فرو نشاند. همچنین، کلماتش به من آموخت، به اینکه دیگران چه میگویند هیچ اهمیتی ندهم، زیرا فقط خودم میدانم که چه کسی هستم و توان انجام دادن چه کاری را دارم! گرچه، خود من از کودکی عادت داشتم هر هفته شش کتاب، که غالباً زندگینامه بودند، بخوانم؛ اما جیم در سخنانش تأکید داشت که تمام افراد موفق و تأثیرگذاری که با او آشنا شده بودند غالباً، کتابخوانهای حرفهای بودهاند؛ به عبارت دیگر، تمام رهبران اهل مطالعه هستند.
با شنیدن این سخنان پسر جوان بلافاصله از مادرش تقاضای یک مداد و کاغذ کرد. سپس روی میز خم شد و با نهایت سرعتی که میتوانست شروع به یادداشت برداری کرد و تا پایان برنامه به هیچ عنوان دست از نوشتن برنداشت. لحظه جادویی شناخت و تحول برای او فرا رسیده بود. فروغ درخشان اندیشههای جیمران بر پسر جوان تابیده بود. او دریافت که این اندیشهها درست هستند، زیرا از قبل با ذهن و قلبش به آنها یقین داشته و فقط با مشاهده روشنایی آن اندیشهها به حقیقت وجودی خود پی برده است.
از مدتها پیش قصد نگارش کتابی در مورد عبارات جیمران را داشتم، که حاوی گنجینهای درخشان و طلایی از عبارات اوست. به شما آگاهی میدهم، این کتاب درهای موفقیت را که تصور میکردید میخکوبی شدهاند را به رویتان خواهد گشود. آن را ورق بزنید زیرا جیم چراغ سخنانش را برای شما روشن کرده است!
دوتی والترز (رئیس و نویسنده اداره سخنرانان بینالمللی والترز)
نویسنده «برترین سخنرانانی که تاکنون شناختهام».
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.