مقدمه
شاید هرکسی که اندک تمایلی به سرودن ترانه داشته باشد این سوال را از خود بپرسد که چگونه می توان ترانه گفت؟ چه قواعد و چارچوبی برای ترانه گفتن وجود دارد؟ یک ترانه سرای حرفه ای به چه فاکتورهایی دقت می کند؟ آیا لازم است که به مباحث عروض و قافیه تسلط داشته باشیم؟ آیا ترانه سراها دارای یک استعداد ذاتی و خداداد هستند یا این مهارتشان در ترانه سرودن را به مرور زمان به دست آورده اند؟ و اینکه آیا برای هر فردی این امکان وجود دارد که اگر در همان مسیری که ترانه سراها گام برداشته اند، قدم بگذارد قادر به سرودن ترانه بشود؟ و بسیاری سوالات دیگر که تلاش نگارنده بر این است که در این کتاب به آنها پاسخ بدهد.
بارها از زبان دوستان دور و نزدیک شنیده ام که می گویند دنیای ترانه یعنی ” دنیای هر چی دلم بخواد ” و اظهار همین گفته ها حاکی از آن است که برخی ترانه سرایان به این اتفاق نظر رسیده اند که هرچه بگویند کسی شاهد و ناظر بر کارشان نیست و چه بسا که همینگونه هم بوده است! این طرز دیدگاه که ترانه مولودی نامبارک است شایسته نیست. ترانه ای که امروز شنونده آن هستیم ساخته و پرداخته ادبیات است. ترانه در ساختار و ماهیت وجودی اش در نهایت تابع قوانین ادبیات منظوم ماست. اگر گاه با مضامینی روبرو می شویم که ما را در ارزشمندی ترانه ها دچار تردید می کنند مشکل را باید در نحوه پرداخت مفاهیم جستجو کرد، نه در ذات ترانه.
کتابی که در حال حاضر پیش روی شماست سعی بر پاسخ دادن تجربی به سوالاتی ازین دست دارد تا گام کوچکی در مسیر اعتلای فن ترانه سرایی برداشته باشد و از طرفی رنجی را که دیگران برای سرودن ترانه و فراگیری اسلوب های آن متحمل شده اند از دوش بسیاری از علاقمندان به ترانه سرایی بردارد. علاوه بر تعریف و توضیح پژوهش گونه ای که از ترانه عنوان خواهد شد، مولف بر آن است تا توضیحات لازمی درباره زبان، فضا، شاخصه ها و قوانین ترانه سرایی ارائه دهد تا به سوالات احتمالی مخاطبان در آن چارچوب پاسخ داده شود. امیدوارم بزرگوارانی که خواننده این مطالب هستند پیشاپیش تمام کاستی های موجود را بر نگارنده ببخشایند و با دیده اغماض بر این سطور بنگرند.
ابوذر مرادی شهدادی
9 تیرماه 1395
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.