تکلم حضرت فاطمه(س) با مادر در زمان بارداری
خدیجه(س) دل خوشی از مردم مکه نداشت. زمانی که با پیامبر ازدواج کرد، زنان مکه با او به مخالفت برخاستند و بزرگان مکه او را مورد تمسخر قرار دادند.
خدیجه(س) نگران و مضطرب بود و تنهایی عذابش میداد، تا اینکه فاطمه(س) را حامله شد. از آن زمان بود که او همراه و همراز مادر شد و خدیجه(س) با او سخن میگفت و درد و دل میکرد و فاطمه(س) به درد دلهایش گوش میکرد و با او سخن میگفت؛ تا بتواند مادرش را آرام سازد. وقتی جنین در شکم با مادر سخن میگفت، خدیجه(س) از ترس دشمنان و بدخواهانش این راز را به کسی نگفت.
روزی وارد خانه شدم و خدیـجه(س) را در حال صحبت کردن دیدم، به اطراف نگاه کردم اما کسی در خانه نبود. از او پرسیدم با چه کسی سخن میگوید؟
خدیجه(س) انیس و مونس خود را معرفی کرد و گفت: جنینم با من سخن میگوید. او همراز و مونس تنهاییهای من است و از روزی که او آفریده شده است، دیگر تنها نیستم.
پیامبر فرمود: جبرئیل به من خبر داده است که این جنین دختر و منشأ خیر و برکت در خانواده و امتت خواهد بود و خداوند از نسل او پیشوایان و امامان را قرار داده است.
اسرار تولد حضرت فاطمه(س)
زمان زایمان خدیجه(س) نزدیک و نزدیـکتر میشد. او برای زنان قریش پیام فرستاد تا در هنگام زایمان به او کمک کنند. اما آنها با سخنانی شماتتآمیز از کمک سر باز زدند.
خدیجه(س) تنها بود و غم سنگینی در دل داشت. او در فکر بود که چگونه میتواند فرزندش را تنها به دنیا بیاورد و چگونه از فرزند دلبندش مراقبت نماید. رفته رفته دردهای او شروع شد. اما، هیچ کس برای کمک به او نیامده بود. ترس از تنهایی تمام وجودش را فرا گرفته بود و او را آزار میداد.
اما طولی نکشید که چند زن گندمگون و رشید وارد خانه شدند و گفتند: خداوند ما را برای کمک به تو فرستاده است.
زن اولی اینگونه خودش را معرفی کرد؛ من ساره هستم، همسر ابراهیم و مادر اسماعیل، و آن دیگری آسیه، دختر مزاحم که در بهشت همنشین تو خواهد بود؛ و دیگری مریم دختر عمران و مادر عیسی، و آخری کلثوم خواهر عیسی میباشد. سپس آن چهار زن به خدیجه(س) کمک و یاری رساندند تا اینکه نور وجود فاطمه(س)، تمام خانههای مکه را روشن نمود و پس از آن ده فرشته با در دست داشتن ظرفهای بهشتی و آب کوثر وارد خانه خدیجه(س) شدند، و نوزاد متولد شده را غسل داده و با دو پارچه سفید، خوشبو کردند.
فاطمه(س) وقتی به دنیا آمد و روی زمین قرار گرفت سجده کرد و انگشتش را بالا برد و لب به سخن گشود و شهادت به یگانگی خداوند و رسالت پدرش حضرتمحمد(س) و امامت شوهر و یازده فرزندش داد.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.